بیش‌فعالی یا همان ADHD اختلالی است که با بی‌قراری ذهنی‌ و جسمی، حواس‌پرتیِ مداوم و رفتارهای تکانه‌ای شناخته می‌شود؛ وضعیتی که می‌تواند سال‌ها کیفیت درس، کار و روابط فرد را تحت تأثیر قرار دهد. اگرچه داروهای محرک — مثل متیل‌فنیدات و آمفتامین‌ها — سال‌ها خط اول درمان بوده‌اند، بسیاری از والدین و حتی خودِ بزرگسالان مبتلا دنبال روشی هستند که وابستگی دارویی نداشته باشد و اثرات ماندگارتری به جا بگذارد. درست همین‌جا است که نوروفیدبک وارد صحنه می‌شود.

نوروفیدبک را می‌توان «آینه‌ای برای مغز» نامید؛ آینه‌ای که در لحظه، فعالیت امواج مغزی را به صورت تصویر یا بازی ویدئویی ساده به فرد بازمی‌گرداند و به تدریج او را شرطی می‌کند تا الگوی سالم‌تری از این امواج تولید کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد مغزِ بسیاری از افراد بیش‌فعال نسبت تتا به بتای بالاتری دارد؛ یعنی امواج آهستهٔ تتا (که با رؤیاپردازی و حواس‌پرتی گره خورده) بر امواج هوشیارِ بتا غلبه دارد. هدف بیشتر پروتکل‌های نوروفیدبک این است که بتا را تقویت کند و تتا را بکاهد؛ به‌بیان ساده، مغز را از حالت «پراکنده» به وضعیت «متمرکز» ببرد.

اما آیا این رویکرد واقعاً کار می‌کند یا صرفاً مُد جدید روان‌شناسی است؟ متاآنالیزهای منتشرشده بین ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ نشان می‌دهد کودکانی که ۳۰ تا ۴۰ جلسه نوروفیدبک می‌گذرانند، در مقیاس مراقبتی Conners به طور متوسط همان اندازه بهبود را تجربه می‌کنند که با دوز استاندارد متیل‌فنیدات دیده می‌شود؛ با این تفاوت که شش ماه بعد، افتِ اثر بسیار کمتری دارند. انجمن روانپزشکی آمریکا هنوز نوروفیدبک را «مداخله دارای شواهد امیدوارکننده» طبقه‌بندی می‌کند، نه درمان قطعی؛ با این حال، راهنمای بالینی NICE در انگلستان از سال ۲۰۲۳ اجازه داده است پزشکان در مواردی که دارو پاسخ نمی‌دهد یا عارضه ایجاد می‌کند، نوروفیدبک را به عنوان گزینهٔ مکمل معرفی کنند.

فرآیند درمانی هم پیچیدگی خاص خود را دارد. درمانگر ابتدا با QEEG یا «نقشه مغزی» مشخص می‌کند که کدام ناحیه‌ها دچار بیش‌فعالی یا کم‌فعالی هستند؛ سپس پروتکل شخصی‌سازی‌شده‌ای می‌نویسد: مثلاً تقویت بتا در قشر پیشانی چپ و مهار تتا در قشر مرکزی. هر جلسه حدود نیم ساعت طول می‌کشد و باید دست‌کم دو بار در هفته تکرار شود. بعد از ۱۵ جلسه نخست، نشانه‌های بهبود — مثل کوتاه‌تر شدن زمان شروع تکالیف، کاهش اشتباهات بی‌دقتی و پایین آمدن دفعات حرف پریدن وسط صحبت دیگران — به تدریج نمایان می‌شود. در پایان دوره، اگر همه‌چیز طبق برنامه پیش رفته باشد، بسیاری از بیماران می‌توانند دوز داروی محرک خود را کم کنند یا حتی زیر نظر پزشک کاملاً قطع کنند.

با این حال، نوروفیدبک معجزه نیست. درمان پرهزینه است و مهارت اپراتور نقش حیاتی دارد؛ همان اندازه که آینهٔ کج تصویر فریبنده می‌دهد، الکترود چسبانده شده به نقطهٔ اشتباه هم می‌تواند راهنمایی غلط به مغز بدهد. بنابراین پیش از شروع، از درمانگر درباره مجوز وزارت بهداشت، دوره‌های بین‌المللی و تجربهٔ کاری‌اش پرس‌وجو کنید. بهترین مراکز ایران معمولاً گزارش پیشرفت هفتگی، فایل QEEG پیش و پس از درمان و نسخهٔ خلاصه‌ای از داده‌ها را در اختیار شما می‌گذارند تا خودتان تغییر الگوی امواج را ببینید.

در نهایت، انتخاب بین دارو، نوروفیدبک یا ترکیبی از هر دو، همانند خودِ ADHD چندعاملی است: ژنتیک، محیط، شدت علائم و حتی اولویت‌های خانواده. اگر به‌دنبال راهی هستید که نه‌تنها نشانه‌ها را مهار کند بلکه مهارت خودتنظیمی مغز را هم بهبود بخشد، نوروفیدبک گزینه‌ای ارزشمند برای بررسی است؛ ابزاری که شاید هنوز به جایگاه «درمان استاندارد طلایی» نرسیده باشد، اما برای بسیاری به پلی بین آشفتگی ذهن و تمرکز پایدار تبدیل شده است.